سفارش تبلیغ
صبا ویژن
امام زمان (عج)
دوشنبه 89 شهریور 29 :: 12:19 صبح ::  نویسنده : حامد

بسم الله الرحمن الرحیم

 

چند بیت شعر به زبان  ترکی برای دوستان عزیزم :

 

فراقون بیزه شاها اولونجه اثر ایلر***او صحنون او رواقون بیزی دیده تر ایلر

سالیپ دیلدن الهی بیزی شوق زیارت***الهی اله قیسمت بیزه کرب و بلانی

گداخ بالای سرده دوراخ دسته به دسته***دیاخ باب الحوائج اوزون بیر نظر ایله

 

انشاءالله هفته بعد راهی زیارت مولایم

 

السلام علیک یا اباعبدالله الحسین

 

یاعلی




موضوع مطلب :
سه شنبه 89 تیر 22 :: 2:57 عصر ::  نویسنده : حامد

به نام خدا

 

شعبان این ماه پر ستاره این ماه مبارک و این ماه زیبا از راه رسید. چقدر مسرت بخش است. چقدر زیباست در ماهی که می دانی خدا آن ماه را دوست دارد باشی.

اما دلم گرفته در اوج شادی. شاید من باب مغیر و مدبر باشد ولی ... .

خلاصه دلم گرفته. ماهی زیبا و پر ستاره اما بدون حضور ستاره دیگر صفایی ندارد. همه مان منتظر ستاره درخشان نیمه این ماهیم اما اما هنوز آن ستاره درخشان رخ نمی تابد و به آسمان این شهر نمی آید تا شبها را با نگاه کردن به او زنده بداریم. شبی که ستاره ندارد که شب نیست ما احساس می کنیم که آسمان پر ستاره است اما اگر کمی دقت کنیم ستاره هنوز به آسمان شهر ما نیامده.

کاش نیمه این ماه زیبا ستاره ی زیبای ما به آسمان شهرمان آید و ما از شوق دیدارش شبها را تا صبح به نظاره اش نشینیم.

 

اللهم عجل لولیک الفرج

یاعلی




موضوع مطلب :
یکشنبه 89 اردیبهشت 26 :: 1:46 صبح ::  نویسنده : حامد

دارد نشانـه از حـرم بـی نشانه ات

تشییع مخفیانـه و دفـن شبانـه ات
باب تو باب وحی در رحمت خداست
چون شد که قتلگاه تـو شد آستانه ات
نه در اُحد، نه در دل صحرا، نه در بقیع
حتی تو حق گریه نـداری به خانه ات
از خیمه هـای سوختـه کربـلا گذشت
آن آتشـی کـه سبـز شد از آشیانه ات
در پیش چشم فاتح بـدر و احد زدند
گه بـا غلاف تیغ و گهـی تازیانـه ات
حق داشتی خمیده شوی چون هلال ماه
ای کوه غصه های علـی روی شانـه ات
صد بار جان فشاندی و در یاری علی
دیدنـد بـاز جانـب مسجــد، روانه ات
ای حامی علی که گمان داشت شوهرت
با دست خـویش دفـن کنـد مخفیانه ات



موضوع مطلب :
جمعه 89 فروردین 20 :: 12:46 عصر ::  نویسنده : حامد
شد ثانیه های دل ، در شوق عبور تو
ای صبح خدا هستیم ، دلتنگ ظهور تو

از نام تو می ریزد ، در سینه شراب و شهد
تا چند بخوانم من ، دلخسته دعای عهد ؟
آقا بیا
آقا بیا
آقا بیا
در شهر مدینه هم ، چشمی به تو دل بسته
عجّل (!) به تو دلتنگ است ، آن مادر دلخسته

در علقم? جانها ، دستان حق افتاده
بردار زخاک غم ، آن بیرق افتاده
آقا بیا
آقا بیا
آقا بیا
ای مُحرم شش گوشه ، جان بر لب ما آمد
تا جدّ غریب تو ، در کربُ بلا آمد

ای مسیح آل الله ای منتقم گل ها
دل ز گریه ات خون است در غروب عاشورا
آقا بیا
آقا بیا
آقا بیا

اللهم عجل لولیک الفرج
التماس دعا - یاعلی



موضوع مطلب :
پنج شنبه 88 اسفند 27 :: 10:6 عصر ::  نویسنده : حامد
بی تو اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند

از همان لحظه که از چشم یقین افتادند
چشم های نگران آینه ی تردیدند

نشد از سایه ی خود هم بگریزند دمی
هر چه بیهوده به گرد خودشان چرخیدند

چون به جز سایه ندیدند کسی در پی خود
همه از دیدن تنهایی خود ترسیدند

غرق دریای تو بودند ولی ماهی وار
باز هم نام و نشان تو زهم پرسیدند

در پی دوست همه جای جهان را گشتند
کس ندیدند در آیینه به خود خندیدند

سیر تقویم جلالی به جمال تو خوش است
فصل ها را همه با فاصله ات سنجیدند

تو بیایی همه ساعت ها و ثانیه ها
از همین روز، همین لحظه، همین دم عیدند

(قیصر امین پور)

اللهم عجل لولیک الفرج

التماس دعا - یاعلی




موضوع مطلب :
1   2   >